اینبار بیایید و در این کثیفکاری با فرزندتان همراه شوید؛ اینطوری، هم او را به اکتشاف علمی تشویق میکنید و هم با تمیزکاری کثیفکاریها به او درس مسئولیتپذیری میدهید. خدا را چه دیدی؟ شاید خودتان هم لذت بردید.
یک کثیفکاری عالی: گلخانه کپکی
چه چیزی لازم دارم؟
-یک ظرف در دار شفاف (این ظرف بعد از کار دور انداخته خواهد شد.)
- نوار چسب
- آب
- چند جور خوراکی متنوع مثل میوه (پرتقال، انگور، لیمو)، نان و کیک و بیسکویت، سبزیجاتی مثل گل کلم و فلفل و پنیر. دقت کنید که از گوشت یا ماهی استفاده نکنید.
چه کار کنم؟
1 - غذاها را به تکههای کوچک تقسیم کنید.
2 – تکههای غذا را با آب خیس کنید و در ظرف بگذارید. اگر ظرفتان بزرگ است، آن را از پهلو روی میز بگذارید. سعی کنید تکهها را طوری قراربدهید که نزدیک هم باشند ولی به هم برخورد نکنند.
3 - در ظرف را ببندید و با نوار چسب، دور آن را خوب بگیرید.
4 - آن را جایی بگذارید که ضربه نخورد یا کسی دورش نیندازد. حتی میتوانید رویش برچسب «گلخانه کپکی» بچسبانید.
5 - هر روز به گلخانه سر بزنید. ممکن است در 3-2روز اول چیزی نبینید اما با گذشت چند روز، موجودات پشمالوی سفید، آبی یا سبز رنگی روی غذاها پیدا خواهند شد.
6 - با گذشت چند روز دیگر بعضی غذاها شروع به فاسدشدن میکنند و منظرهشان واقعا حال بههمزن خواهد شد! در حینی که این اتفاق میافتد شما میتوانید جواب این سؤالها را پیدا کنید:
* کدام غذا زودتر شروع به کپکزدن کرده است؟
* کپکش چه رنگی است؟ چند رنگ کپک مشاهده کردهاید؟
* بافت کپک چطوری است؟ صاف، پشمالو یا ...
* آیا همه غذاهای توی گلخانهتان کپک زدهاند؟
* آیا کپک از یک غذا به غذای دیگر سرایت کرده؟
* آیا انواع مختلف کپک روی انواع مختلفی از غذا رشد کردهاند؟
اگر جواب این سؤالات را با مشاهده دقیق کپکها بدهید و آنها را مرتب بنویسید، یک پژوهش شستهرفته علمی انجام دادهاید. وقتی کارتان تمام شد، بدون بازکردن در ظرف آن را دور بیندازید و یادتان باشد که کپک برای بعضی آدمها حساسیتزاست؛ پس فکر دستزدن یا بوکردنشان را از سر بیرون کنید.
حالا کپک چی هست؟
کپک یا همان چیزی که در گلخانه شما روییده، یک نوع قارچ است؛ یعنی به نوعی فامیل همان قارچهای خوراکی است که در پیتزا میریزیم و میخوریم.
برخلاف گیاهان، قارچها از طریق دانه دادن تکثیر نمیشوند؛ آنها از ذرات گرد مانند بسیار ریزی پدید میآیند که به آنها «هاگ» میگوییم. هاگها همهجا در هوای اطراف ما پراکنده هستند.
با نشستن هاگ روی یک ماده غذایی، رشدش شروع شده و نهایتا به کپک تبدیل میشود.
گیاهان به دلیل داشتن مادهای به نام کلروفیل یا سبزینه، سبز رنگ هستند. کلروفیل آنها را قادر میسازد تا نور خورشید و آب و هوا را بگیرند و آن را به غذا یعنی نشاسته و قند تبدیل کنند. اما باز هم برخلاف گیاهان، قارچها کلروفیل ندارند و بنابراین نمیتوانند خودشان غذا بسازند. کپکهایی که شما در گلخانهتان رشد دادهاید، از غذاهای دیگر مثل نان و پنیر و میوه تغذیه میکنند. غذا خوردن آنها شیوه مخصوص و البته کثیفی دارد. کپکها از خودشان نوعی ماده شیمیایی ترشح میکنند که باعث شکستن پیوندهای مولکولهای غذا و تجزیه شدن آنها میشود. با تجزیه شدن غذا، فرایند فساد آن هم آغاز میشود. هر چه غذا بیشتر فاسد میشود، کپکها بیشتر رشد میکنند و چاق و چله میشوند.
اَه... این کثافتکاری به چه دردی میخورد؟
مطمئنا پیدا شدن کپکها در یخچال عزیزتان خیلی ناراحت کننده است اما کپک در طبیعت، موجود بسیار مفیدی است.
اتفاق بوگندوی فساد، دلپذیر نیست اما خیلی ضرورت دارد؛ مواد فاسد شده در یک محیط طبیعی به خاک تبدیل میشوند و دوباره به دامن مادر طبیعت برمیگردند و مواد مغذی آینده ما را میسازند. آنها بهترین کود برای گیاهان هستند. برای همین است که اینقدر توصیه میشود تا از زباله خیس و خوراکیتان «کمپوست» بسازید؛ یعنی آنها را در باغچه دفن کنید. اینطوری، هم زبالههای شما بازیافت میشود و هم به بازیافت کننده طبیعی یعنی کپک کمک میکنید.
زندگی پیچیده کپکی
هزاران نوع کپک در عالم وجود دارد. کپکی که روی لیمو میروید، گردی سبز- آبیرنگ است. اما کپک روی توت فرنگی پشمالو و خاکستری است. کپکی که معمولا روی نان زندگی میکند، اول پنبهای و سفید است اما اگر بعد از چند روز نگاهش کنید، میبینید که سیاه شده است. این نقطههای سیاه همان هاگها هستند که برای تولید مثل مجدد روی نان حاضر شدهاند. خلاصه، کپکها هم زندگی پیچیدهای دارند.
چرا کپک نمیزنی؟
اگر در آزمایشتان از مادهای استفاده کرده باشید که دارای مواد نگهدارنده باشد، شانس آوردهاید. کپکها نمیتوانند به سادگی روی این مواد رشد کنند.
حالا وقت بهپاکردن آزمایش دوم است. این بار 2تا گلخانه بسازید و یکی را با غذاهایی که نگهدارنده دارند پر کنید و دیگری را با غذاهای معمولی مشابه. اینکه چه مادهای نگهدارنده دارد را میتوانید از روی برچسب مواد سازندهاش پیدا کنید. البته نگهدارندههای خانگی هم وجود دارند؛ مثلا نمک و سرکه. راستی حالا دیگر میتوانید حدس بزنید چرا خیارشور و ترشی درست میکنیم، مگر نه؟
آخر و عاقبت کپکی
اگر هنوز حالتان از کثیفکاری به هم میخورد و هیچ جوری حاضر نیستید بگذارید بچهها آشپزخانه عزیزتان را به کپک بکشند، شنیدن این قصه برایتان ضروری است:
مهمترین کپک تاریخ حتما تا به حال جانتان را نجات داده است؛ منظورم پنیسیلین است. در واقع در سال 1928 که الکساندر فلمینگ مشغول کار در بیمارستان بود، ناگهان متوجه شد که یک ظرف نمونه آزمایشگاهی که پر از باکتری و میکروب بوده، با یک نوع قارچ سبز-آبی رنگ پوشیده شده و انگار جماعت باکتریهای اطرافش را حل کرده و از بین برده است.
این اتفاق توجهش را جلب کرد و او با کنجکاوی تمام دنبال کار این کپک عجیب را گرفت تا اینکه توانست دارویی از آن بسازد که درهر زمستان ما را از سرماخوردگی نجات میدهد و تازه خودش هم به دلیل این کار جایزه نوبل گرفت. من که از اولش گفته بودم، در این کثیفکاری نوبل هم هست!